مدیر موفق

امروز هنگام عبور از تونل توحید با خودم فکر می کردم یک مدیر موفق چطوری می تونه از خودش یک کار بزرگ به جا بذاره. واقعا ابهت این کار عظیم منو گرفت. پروژه ای با این عظمت در مدت کوتاهی تو کشور ما به دور از مانورهای کاذب لفظی به بهره برداری رسیده. متاسفانه تو ایران موثرترین شاخص برای انتخاب یک مدیر ، بیان زیبای اوست نه کارآیی اش. هر چند مردم هم همیشه در ابتدا به همین معیار توجه کرده و انتخاب می کنند. در هر حال امیدوارم معیارهای انتخاب مدیر شایسته در کشور ما تغییر کنه. دست مدیران ، مهندسین ، کارگران و عوامل اجرایی این پروژه درد نکنه و خداوند خیرشان دهد.

برای وطنم

از آخرین پستی که گذاشتم بیش از چهار ماه میگذره ، تو این مدت بدلیل مشغله کاری و بی انگیزگی ، رغبتی برای نوشتن نداشتم. سفر اخیرم به خارج از کشور موجب شد تا از حس وطن دوستی ام بنویسم. چند روز قبل وقتی وارد کشور شدم احساس خوبی داشتم ، همون شور و شعفی که هنگام بازگشت از دو سفر قبلی احساس می کردم. خوشحالم از اینکه وارد وطن شدم. هر چند اینجا توی ایران دچار مشکلات زیاد و کاستی های فراوانی هستیم و در واقع زندگی بر وفق مراد نیست ولی باز صفای خاص خودش رو داره. هیچ وقت دوست ندارم جزء افرادی باشم که قصد ترک دائمی ایران رو دارند. شاید برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برم اما مطمئنم که برای زندگی هیچ جا رو بر ایران ترجیح نمیدم. این سفر آخری به من ثابت کرد که با تمام وجود به ایران علاقمندم.

کلامی با رئیس جمهور آبنده

سلام آقای رئیس جمهور 

اول انتخاب جنابعالی رو تبریک عرض می کنم. 

دوم توصیه های برادرانه ای دارم هر چند کم اما امیدوارم فرصت کنید و بخوانید ، اگر هم فرصت نشد امیدوارم کسی به اطلاع شما برساند ، اگر این هم نشد امیدوارم بدون اطلاع هم ،  این توصیه ها در برنامه اجرایی شما جایی داشته باشد : 

رئیس جمهور محترم آینده 

- لطفا دروغ نگویید. 

- آبروی ملت را آبروی خود بدانید. 

- آمار غلط ارائه نکنید چرا که مجامع علمی و محققین از این آمار ارائه شده توسط شما و سازمانهای تحت نظر شما برای انجام تحقیقات شان استفاده می کنند که اگر اشتباه باشد تحقیقات آنها نیز از پایه اشتباه خواهد بود. 

- اگر در دوران ریاست جمهوری اشتباهی مرتکب شدید سعی کنید به آن اشتباه اعتراف کنید نه اینکه به روی خود نیاورید و اطرافیان شما جوری رفتار کنند که کار اشتباه شما را خوب جلوه دهند. 

- به کشاورزی و محیط زیست به اندازه نفت اهمیت دهید چرا که پتانسیل های فراوانی برای کسب در آمد در کشور برای آن وجود دارد.

- وزارت کشاورزی را وزارتی مهم تصور کنید.

- فردی را بعنوان وزیر کشاورزی معرفی کنید که دانش آموخته کشاورزی بوده و دارای تجارب موفق مدیریتی در بخش کشاورزی باشد.  

- به توصیه محققین و اساتید کشاورزی ، منابع طبیعی و محیط زیست اهمیت دهید.  

- اشتغال فارغ التحصیلان بخش کشاورزی ، منابع طبیعی و محیط زیست را در اولویت کاری خود قرار دهید.

- و در آخر کشاورزان زحمت کش را بخشی از ملت ایران تصور کنید.

تبریک سال جدید

سال 87 هم تا دقایقی دیگر رو به اتمام است. ضمن عرض تبریک آغاز سال جدید ، از خداوند متعال برای ایرانیان عزیز سالی توام با عزت ، عافیت ، سلامت ، کامیابی ، سربلندی و پیروزی آرزومندم. در آستانه سال جدید بنده را نیز از دعای خیر خود بهره مند سازید.

مهریه فقط ۱۴ سکه

هر وقت صحبت از مهریه میشه من می گم مهریه باید ۱۴ تا سکه بیشتر نباشه و به این حرف هم پایبندم. چند وقت پیش تو جلسه ای بودم این بحث پیش آمد ، یکی از دوستان گفت خیلی بی انصافی اگر خودت دختر داشته باشی حاضری ۱۴ سکه مهریه رو قبول کنی. باید بگم اگر خدا دختری به من عطا کنه از این نظرم بر نمی گردم چرا که اولاْ قرار نیست معامله ای صورت بگیره که نرخی براش تعیین بشه ثانیاً اگر قرار بر زندگی سالم و توام با آرامش باشه با یک سکه هم میشه ثالثاً خدایی نکرده اگر بنا باشه زندگی زناشویی تداوم نداشته باشه دیگه این عدم آرامش و ناراحتی رو با ده هزار سکه هم نمیشه جبران کرد. رابعاً مهریه سنگین هیچ تضمینی برای تداوم زندگی نیست.

برای سبزوار

برای سبزوار می نویسم ، دیار سربداران که از پس گذر زمان گرد و خاک فراموشی بر چهره آن نقش بسته است. کمتر کسی دیگر از مقاومت مردم این دیار در برابر متجاوزان خارجی یاد می کند و یا کسی کمتر از چهره های نامدار آن به خاطر دارد. سزاوار این دیار کهن نیست که این چنین مورد بی مهری قرار گیرد. نارسائی ها و کمبودهایی که در این شهر به چشم می خورد نشان از بی توجهی مسئولین امر در سالهای متمادی دارد. در آخر به مسئولین محترم عرض می کنم که اگر این شهر در تقسیم استان خراسان ، نصیبی نبرد ، لااقل بعد از چند دهه راه آهن تهران مشهد که از تمام شهرهای مسیر عبور می کند از این شهر کهن نیز عبور نماید.

پرتقال ، سیب ، دم خروس ، ضریب خودکفایی

دیروز وزیر کشاورزی طی مصاحبه ای اعلام کرد ضریب خودکفایی غذایی کشور از مرز 93 درصد گذشت. از طرف دیگر دولت اعلام کرد تعرفه واردات سیب و پرتقال صفر شد. اصولا وقتی تعرفه محصول صفر می شود که در کشور کمبود عرضه وجود داشته باشد و تولید جوابگوی تقاضای داخلی نباشد. من که قبول کردم 93 درصد ضریب خودکفایی غذایی داریم ظاهرا آن 7 درصد هم مربوط به نبود سیب و پرتقال است. به هر حال نیاز به دیدن دم خروس نیست اگر خود خروس رو هم دیدی به قسم اکتفا کن.

شرطی شدن به قرائت قرآن

صبح یکی از روزهای اوایل دهه 70 وقتی وارد مدرسه شدم صدای قرآن از بلندگوی مدرسه پخش می شد. به خاطر رابطه ای خوبی که با ناظم مدرسه داشتم رفتم تو دفتر و با هم مشغول صحبت شدیم. در حال صحبت بودیم که دیدم آقایی وارد دفتر مدرسه شد و با حالت اعتراض گفت جناب، خدایی نکرده کسی فوت کرده یا اتفاقی افتاده دم صبح قرآن گذاشتید. ناظم مدرسه هم گفت خدا رو شکر هیچکدوم ولی هدفمون اینه که بچه ها روز تحصیلی اشون رو با کلام خدا آغاز کنند. اون آقا گفت ما همسایه شما هستیم وقتی قرآن پخش میشه، ما خیال می کنیم کسی فوت کرده و اینجا مراسم ختمه. بنده خدا ناظم مدرسه ما، ضبط رو خاموش کرد و دیگه این کار رو انجام نداد، تا همسایه های محترم که در یکی از محلات اعیان نشین تهران بودند روح لطیفشون جریحه دار نشه.

بیگاری علمی

در دوره تحصیلات تکمیلی روابط بین استاد و دانشجو به تبع شرایط ، بیشتر جنبه پژوهشی به خود گرفته و استاد و دانشجو در واقع بعنوان پژوهشگر و همکار پژوهشی شناخته می شوند. برنامه و تکلیف اصلی این دوره انجام یک طرح پژوهشی و تحقیقاتی با هدف اختراع ، اکتشاف و یا ارائه طریقی جهت رفع معزلی خاص، توسط دانشجو و با همکاری اساتید بعنوان استاد راهنما و استاد مشاور می باشد. هرچند وظیفه اصلی در انجام پایان نامه بر دوش دانشجوست و فقط باید از راهنمایی و مشورت اساتید استفاده نماید، ولی به جرات می توان گفت که اگر کمک و راهنمایی دانشجویان مقاطع بالاتر نباشد بیش از نیمی از پایان نامه ها بر زمین خواهد ماند. از این مطلب که بگذریم ، در برخی از دانشگاه های مطرح کشور به لحاظ سطح علمی بالا، دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی را مجبور به ارائه حداقل 2 مقاله از پایان نامه می کنند. بی شک این کار به نفع دانشجو، استاد و دانشگاه است، اما نکته مهم اجباری کردن ذکر نام اساتید در اول مقاله هاست. براساس ضوابط موجود در مجامع علمی نام هر فردی اول آورده شود امتیاز بیشتری خواهد داشت و بعنوان پژوهشگر اصلی آن تحقیق شناخته می شود. متاسفانه همت و زحمت اصلی با دانشجوست ولی امتیاز آن به نفع استاد. این یک نوع بیگاری علمی است که باید تجدید نظری در آن صورت گیرد. جالب اینجاست که وقتی این مقالات به نشریات علمی - پژوهشی فرستاده و سپس بعد از چند سال (که خود قصه طویلی دارد) توسط دفتر نشریه برای اصلاح عودت داده می شود باز این دانشجوست که باید آن را اصلاح کند نه فرد اول مقاله.

بحران زعفران

در حالی که فصل برداشت زعفران آغاز شده و کشاورزان زحمت کش در حال برداشت زعفرانند ، ناگاه قیمت این محصول با افزایش چشمگیر و بدون دلیلی مواجه شد (کیلویی 2 میلیون تومان تا 4 میلیون تومان). به چه دلیل و چرا هنوز مشخص نیست. برخی علت افزایش قیمت زعفران را به خشکسالی و کمی آن نسبت می دهند. هر چند کاهش محصول می تواند بر افزایش قیمت اثر گذار باشد اما مطمئنا علت اصلی نخواهد بود. کاهش محصول در چند ماه گذشته مشخص بود و اکثر افرادی که در مناطق زعفران خیز هستند مطلع بودند که بعلت مسائل آب و هوایی امسال کاهش تولید داریم. چرا یک ماه یا دوماه پیش این اتفاق رخ نداد و قیمت افزایش پیدا نکرد. تا جایی که بنده مطلعم بیش از 3 ماه است که قیمت حوالی 2 میلیون تومان می باشد. مشکل را باید در جای دیگر یافت ، مشکل نشأت گرفته از وجود دلالان ثروتمندی است که با سلف خری با قیمت کم و یا خرید مقدار زیادی زعفران نبض بازار را در دست گرفته اند و قیمت را به اختیار خود افزایش می دهند.  متاسفانه با قیمت فعلی بازارهای صادراتی و داخلی غیرفعال شده و اکثر افراد فعال در این زمینه بازار خود را از دست داده اند. این افزایش قیمت علت اصلی دیگری دارد و آن هم عدم کفایت لازم در مدیریت زعفران توسط وزارت کشاورزی است. متاسفانه معلوم نیست مسئولین زعفران در وزارت کشاورزی چرا انقدر بی تدبیرانه در حال برنامه ریزی برای این محصول هستند و آیا اصلا برنامه ریزی صورت می گیرد؟ البته بر مسائل مربوط به صادرات این محصول نیز اشکالات اساسی وارد است که ان شاء الله در وقت دیگری به آن می پردازم. ولی در حال حاضر مشکل اساسی مشکل قیمت این محصول در بازار داخلی است که باید برای آن تدبیری اتخاذ نمود.

لطفا دروغ نگوئید حتی شما مسئول محترم!

فکر این بودم چی می شد جای این همه تابلوهای راهنمایی و رانندگی و بیلبوردهای تبلیغاتی یه تابلویی با زمینه قرمز تو خیابونها نصب می کردند که روی اون نوشته بود لطفا دروغ نگوئید. متاسفم که باید به این نکته اعتراف کنم که تو کشور ما دیگه دیوار حرمت دروغ گویی شکسته شده  و اکثرمون بدون درنظر گرفتن شئونات انسانی، اخلاقی و شرعی داریم دروغ می گیم. دروغ یکی از گناهان بزرگ است به هر رنگی یا هر نحوی که گفته شود. اینکه بعضی ها با اسم مصلحتی یا تقیه دروغ شون رو رنگ شرعی می زنند، بنظرم کثیف ترین کار ممکن رو می کنند، چرا که اولا دروغ می گویند دوما مطمئنا نمی تونند مصلحت رو تشخیص بدهند و ثانیا  به کار گناه خودشون رنگ تشرع می زنند. اینکه چرا دروغ تو کشور ما زیاد شده در این مجال نمی گنجه و کار من هم نیست که بیام تحلیل کنم، ولی در همین اندازه میدونم که وقتی در سطوح مدیریتی کشور توسط مدیران و مسئولان مختلف به راحتی دروغ گفته می شود، خود به خود جواز گفتن آن در سطوح دیگر جامعه نیز صادر می شود (نمونه بارزش آمار ارائه شده دو سه ساله اخیر مخصوصا نرخ تورم).  نتیجتا بهتره غیر از خیابونها تو دفاتر آقایون مسئول هم تابلویی نصب کنند با نوشته : لطفا دروغ نگوئید حتی شما مسئول محترم!