تهیه و تدوین: الهه سلیمانی ،سعید مقیسه
بررسی وضعیت کشاورزی ارگانیک در ایران
تهیه و تدوین: سعید مقیسه
مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
دفتر مطالعات زیربنایی
چکیده :
کشاورزی ارگانیک یک سامانه مدیریت تولیدی جامعنگر است که موجب بهبود سلامت کشتبوم از طریق حفظ و تقویت تنوع زیستی، چرخههای زیستی و فعالیت زیستی خاک میشود. در این سامانه استفاده از عملیات مدیریتی به جای نهادههای خارجی و در نظر گرفتن شرایط اقلیمی منطقهای و کاربرد روشهای سازگار با محیط تأکید میشود که در آن برای بروز کارکردهای سامانه از روشهای مکانیکی، زیستی و زراعی استفاده میشود و کاربرد مواد شیمایی در آن جایی ندارد. بنابراین با توجه به ظرفیتها (اقلیمهای مختلف آب و هوایی و تنوع بالای محصولات زراعی و دامی) و توانمندیهای فراوانی که در کشور ما وجود دارد امکان کشت محصولات ارگانیک بهصورت گسترده در کشور وجود دارد.
براساس اعلام رسمی مؤسسه تحقیقات کشاورزی ارگانیک در سال 2007 حدود 15 هزار هکتار اراضی تحت پوشش کشاورزی ارگانیک در ایران ثبت شده است. از تعداد 66 محصول کشاورزی کشور تعدادی از این محصولات بهصورت ارگانیک تولید میشوند که از مهمترین آنها میتوان به انجیر، خرما، پسته، بادام، گیاهان دارویی، انار و فرآوردههای حاصله ازجمله (روغن دانه انار، کنسانتره انار)، گلاب، روغن گل، گل خشک، شیرینبیان، زعفران اشاره کرد. همچنین برخی از تولیدات عشایری و تعدادی از گیاهان دارویی و گیاهان غیرزراعی در عرصههای طبیعی با مصرف خوراکی مانند زرشک، زغالاخته و پسته وحشی را نیز باید جزء این گروه محصولات به حساب آورد. هرچند در سالهای اخیر اقداماتی در جهت حمایت و تولید محصولات ارگانیک صورت گرفته ولی سرعت پیشرفت آن چشمگیر نبوده و علیرغم پتانسیلهای بالقوه موجود در کشور رشد چندانی در سطح زیرکشت، عملکرد، تولید و حتی مصرف این محصولات بهوجود نیامده است.
از دلایل مهم بیتوجهی به کشاورزی ارگانیک در ایران، افزایش جمعیت و تصمیم سیاستگذاران بر تولید هرچه بیشتر برای دستیابی به امنیت غذایی و فدا کردن کیفیت برای رسیدن به کمیت است. ازسوی دیگر عدم استقبال کشاورزان از تولید محصولات ارگانیک بهدلیل کاهش احتمالی عملکرد محصول در واحد سطح و در نتیجه کاهش درآمد بوده است.
بررسیها نشان میدهد برای رسیدن به وضعیت مطلوب در زمینه تأمین مواد غذایی لازم کشور باید 300 تا 400 هزار هکتار زمین کشاورزی را زیر کشت محصولات ارگانیک برد. هرچند در برنامه پنجم توسعه پیشبینی شده 25 درصد معادل چهار میلیون هکتار از اراضی زراعی و باغی تحت پوشش تولید محصولات ارگانیک قرار گیرند. در هر صورت باید امیدوار بود که با برنامهریزی و مدیریت صحیح توسعه کشت ارگانیک، سهم قابل توجهی از محصولات کشاورزی کشور بهصورت ارگانیک تولید و به جهان عرضه شود. لینک مطلب
تولید، تجارت و صادرات گیاهان دارویی
تهیه و تدوین: سعید مقیسه ،الهه سلیمانی
چکیده :
بررسی وضعیت مدیریت و عوامل موثر درمکانیزاسیون اراضی کشاورزی
(مطالعه موردی روستاهای شهرستان نیشابور)
نگارش : اویس محمدی
oveis80@yahoo.com
استادان راهنما: دکتر شاپور ظریفیان، دکتر جعفر حقیقت
استاد مشاور: دکتر رسول محمدرضایی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: مدیریت کشاورزی گرایش: مدیریت مزرعه
دانشگاه: تبریز دانشکده: کشاورزی تاریخ فارغ التحصیلی:20/4/1385 تعداد صفحه106
چکیده:
سیاستگذاری، برنامه ریزی و استفاده بهینه از ماشین در کشاورزی و توسعه آن در منطقه، اصولا نیازمند در دست بودن اطلاعات صحیح از وضعیت مکانیزاسیون منطقه و شناسایی عوامل موثر در بکار گیری آن توسط کشاورزان در عملیات کشاورزی است. پایین بودن هزینه استفاده از ماشین در مقابل استفاده از نیروی کار، کیفیت مطلوبتر عملیات و محصولات حاصل از آن و مدیریت سهلتر ماشین آلات، مکانیزاسیون را جزئی جدا ناپذیر از کشاورزی نموده است. هدف این تحقیق شناسایی وضعیت مکانیزاسیون و عوامل موثر بر آن در منطقه نیشابور در استان خراسان رضوی بود. همچنین مسایل و مشکلات کشاورزان در مکانیزه کردن کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق از جنبه هدف کاربردی، از جنبه جمع آوری اطلاعات، پیمایشی، از نظر زمانی مقطعی، و بر اساس میزان نظارت و درجه کنترل، از نوع تحقیق میدانی بود. جامعه آماری تحقیق شامل 1346 کشاورز روستاهای تابعه شهرستان نیشابور که دارای تراکتور با عمر زیر 15 سال بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 150نفر محاسبه گردید و بصورت نمونه گیری طبقهای متناسب از روستاهای مختلف بطور تصادفی نمونه گیری شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامهای در سه بخش با سوالات بسته و باز استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد سطح مکانیزاسیون منطقه در حد 46/0 بود که در مقایسه با میانگین کشوری (7/0) اختلاف زیادی داشت. برای آزمون فرضیهها از ضرایب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و برای تبیین تغییرات متغیر وابسته از طریق متغیرهای مستقل از رگرسیون چندگانه به روش گامبهگام، تلخیص دادهها و تحلیلهای آماری ذکر شده با استفاده از نرمافزارهای Excel. 2003 و Spss. 15 استفاده شد. بین متغیرهای میزان تحصیلات زارعین، تعداد افراد خانوار، نوع و میزان مالکیت ماشین آلات، سطح زیر کشت، عملکرد محصولات، دفعات شرکت در کلاسهای ترویجی، ارتباط اجتماعی، رضامندی، مهارت فنی و استفاده مطلوب از ماشین آلات در دسترس و درجه مکانیزاسیون واحد زراعی رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت. بین متغیرهای سن و میزان کمک اعضای خانواده با درجه مکانیزاسیون واحد زراعی رابطه معکوس و معنیداری برقرار بود. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گامبهگام نیز نشان داد که 80 درصد از تغییرات متغییر وابسته توسط متغیر های مستقل وارد شده در معادله رگرسیونی شامل شرکت در کلاسهای ترویجی، مهارت فنی، تعداد، فاصله و اندازه قطعات واحد زراعی پیش بینی گردید.
واژههای کلیدی: توسعه کشاورزی، فنآوری،مکانیزاسیون کشاورزی، ویژگهای اجتماعی، اقتصادی و فردی زارعین، نیشابور، خراسان رضوی
بررسی شیوه های کاهش هزینه حمل و نقل دانه های روغنی با استفاده از روشهای فنی و اقتصادی (۱)
سعید مقیسه
دانه های روغنی بعنوان گیاهان صنعتی، بدلیل کاربردهای فراوان در تغذیه انسان و کنجاله آن در تغذیه دام و طیور و مصارف متعدد صنعتی و غیره در میان محصولات کشاورزی از جایگاه ویژه ای برخوردارند. چرخه صنعت روغن نباتی بر وجود و عدم وجود دانه های روغنی می چرخد. حمل و نقل دانه های روغنی به لحاظ پراکندگی مناطق تولید در سطح کشور از موارد مهم و تأثیر گذار بر هزینه های تولید روغن نباتی می باشد. مسلماً ارائه راهکارهای اساسی از جمله مسائل فنی و اقتصادی جهت بهبود حمل و نقل دانه های روغنی، علاوه بر کاهش هزینه حمل و نقل بر قیمت تمام شده روغن نباتی تأثیر گذاشته و نهایتا منجر به کاهش بار مالی از دوش تولید کنندگان و مصرف کنندگان این کالای ضروری میگردد.
این تحقیق با هدف کاهش هزینه حمل و نقل دانه های روغنی در کشور با استفاده از شیوه های فنی و اقتصادی بمنظور ارائه خط مشی برای برنامه ریزان، سیاستگذاران، تولیدکنندگان روغن نباتی و متولیان حمل و نقل دانه های روغنی صورت گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد کاربرد شیوه های فنی و اقتصادی نظیر برنامه ریزی خطی جهت بهینه سازی حمل و نقل و یا سایر روشهای فنی تاثیر قابل ملاحظه ای در کاهش هزینه حمل و نقل دانه های روغنی دارد.
کلمات کلیدی : روشهای فنی و اقتصادی، کاهش هزینه ، حمل و نقل ، دانه های روغنی
(۱) مقاله استخراج شده از پایان نامه و پذیرفته و چاپ شده در دومین سمینار دانه های روغنی و روغن نباتی ایران
با سلام
لینک فایل پاورپوینت جلسه دفاع پایان نامه خودم را برای علاقمندان در زیر قرار دادم. امیدوارم که مفید باشه.
http://www.yousendit.com/transfer.php?action=download&ufid=2F5C889C1E314F0C
Optimizing Transportation of Oilseeds in
Abstract
Oilseeds, as industrial crops, are considered the main sources of edible oils for human beings and oil cakes in feeding for poultry activities. Therefore, they have special positions among agricultural crops. It is vital that the processing activities of vegetable oil industrial depend highly on the availability of the supply of oilseeds. Due to the wide spread of the production regions of oilseeds in
The main objective of this study was to construct a linear programming transportation model in order to minimize the transportation costs of oilseeds crops (sunflower, soybean, rapeseed and safflower) shipped from different supply regions to different pressing oil factories. The number of production centers (supply origins) for sunflower, soybean, rapeseed and safflower are 40 regions, 30 regions, 76 regions and 29 regions respectively, including two importing origins for soybean. Also, the demanding centers for sunflower, soybean, rapeseed and safflower seeds are 7 factories, 16 factories, 13 factories and 7 factories, respectively.
This study used the monthly data of year 1383 based on the capacities of origin supplies, warehouse, monthly consumption of demanding centers and related transportation cost. Lingo computer package was applied to solve the transportation model. Based on the optimal solutions of the model, the transportation cost reductions for sunflower, soybean, rapeseed and safflower seeds are 434,420,500 Rials, 87,664,424,000 Rials, 1,296,258,000 Rials and 88,751,400 Rials respectively in 1383.
Key words: linear programming, optimizations, transportation, oilseeds
عنوان :
بهینه سازی حمل و نقل دانه های روغنی در ایران
چکیده
دانه های روغنی بعنوان گیاهان صنعتی، بدلیل کاربردهای فراوان در تغذیه انسان و کنجاله آن در تغذیه دام و طیور و مصارف متعدد صنعتی و غیره از جایگاه ویژه ای در میان محصولات کشاورزی برخوردارند. چرخه صنعت روغن نباتی بر وجود و عدم وجود دانه های روغنی می چرخد. حمل و نقل دانه های روغنی به لحاظ پراکندگی مناطق تولید در سطح کشور از موارد مهم و تأثیر گذار بر هزینه های تولید روغن نباتی می باشد. مسلماً ارائه یک الگوی اقتصادی جهت بهینه سازی حمل و نقل دانه های روغنی، علاوه بر کاهش هزینه حمل و نقل بر قیمت تمام شده روغن نباتی تأثیر گذاشته و نهایتاً منجر به کاهش بار اقتصادی از دوش تولید کنندگان و مصرف کنندگان این کالای ضروری میگردد.
این تحقیق با هدف ارائه مدل ریاضی حمل و نقل بمنظور تعیین برنامه بهینه حمل و نقل دانه های روغنی آفتابگردان، سویا، کلزا و گلرنگ از مناطق تولیدی و مبادی ورودی بعنوان مراکز عرضه به کارخانجات روغنکشی بعنوان مراکز مصرف انجام شده است. تعداد مراکز تولید و عرضه دانه آفتابگردان 40 منطقه، دانه سویا 30 منطقه، دانه کلزا 76 منطقه و دانه گلرنگ 29 منطقه و 2 بندر ورودی برای سویا و تعداد مراکز مصرف آفتابگردان 7 کارخانه، سویا 16 کارخانه، کلزا 13 کارخانه و گلرنگ 7 کارخانه
می باشد. تحقیق حاضر بر اساس آمار و اطلاعات سال 1383 به صورت ماهانه و با استفاده از بسته
نرم افزاری LINGO صورت گرفته است. اجرای مدل پیشنهادی باعث صرفه جویی اقتصادی در هزینه حمل و نقل دانه آفتابگردان به میزان 434.420.500 ریال، دانه سویا به میزان 87.664.424.000 ریال، دانه کلزا به میزان 1.296.258.000 ریال و دانه گلرنگ به میزان 88.751.400 ریال نسبت به هزینه حمل و نقل پرداخت شده در سال 1383 می گردد.
کلمات کلیدی : برنامه ریزی خطی، بهینه سازی، حمل و نقل، دانه های روغنی
((مقایسه الگوی کشت بر اساس حداکثر استفاده از زمین و آب))
سید علی باقریان
استاد راهنما : جناب آقای دکتر صالح استاد مشاور: جناب آقای دکتر پیکانی
چکیده:
کمبود منابع تولید سبب شده است که روشهای تخصیص بهینه منابع کمیاب بین فعالیتهای مختلف، روز به روز گسترش یابد. با توجه به نقش حیاتی بخش کشاورزی در اقتصاد ملی و اشتغالزایی و تأمین غذای جامعه، لازم است که از منابع و ابزارهای تولید در این بخش به بهترین نحو ممکن استفاده گردد تا ضمن کاهش در مصرف این منابع، سودآوری و رفاه کشاورزان نیز افزایش یابد. با توجه به اقلیم خشک و نیمهخشک ایران، آب به عنوان یکی از عوامل محدودکننده تولید، نقش مهمی را در تعیین نوع فعالیتهای زراعی ایفا میکند.
تحقیق حاضر در پی دستیابی به الگوی بهینه کشت و تخصیص منابع کمیاب از جمله آب، به واحدهای مختلف زراعی شهرستان کازرون در استان فارس میباشد؛ به نحوی که بالاترین سود عاید کشاورزان شود.
برای تدوین چارچوب نظری تحقیق، از مطالعات کتابخانهای و جهت جمعآوری دادهها از گزارشات سازمان جهاد کشاورزی شهرستان کازرون و همچنین پرسشنامه استفاده گردید. بدین منظور 149 پرسشنامه به صورت تصادفی یک مرحلهای در منطقه تکمیل و اطلاعات و آمار هزینه و درآمد و مقادیر استفاده از منابع مختلف، برای هر یک از محصولات استخراج گردید. برای تعیین الگوی کشت، از تکنیکهای برنامهریزی ریاضی استفاده گردید. همچنین برای استخراج نتایج و تجزیه و تحلیل آنها، نرمافزار Lindo6.1 مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به اختلاف کشاورزان از لحاظ بازده برنامه فعالیتهای مختلف، جهت گروهبندی زارعین، اثر متغیرهای مختلف بر روی بازده برنامه با آزمون t مورد آزمایش قرار گرفت که در این میان، اثر متغیر اندازه زمین معنیدار گردید. بنابراین زارعین در چهارگروه دارای زیر یک هکتار، 5-1 هکتار، 10-5 هکتار و بالای 10 هکتار زمین تقسیمبندی شدند.
نتایج نشان میدهد که کشاورزان درهیچ یک از گروهها در حالت بهینه نبوده و استفاده از منابع به نحو احسن صورت نمیگیرد. اختلاف سود در دو حالت اولیه و بهینه گروههای مختلف به ترتیب 7/23%، 5/15%، 3/12% و 7/21% میباشد. همچنین با استفاده از تحلیل حساسیت، مقادیر تقاضا بر اساس قیمتهای مختلف آب به دست آمد. برای به دست آوردن توابع تقاضا، سه روش لگاریتمی، نیمهلگاریتمی و خطی با استفاده از نرمافزار SHAZAM برآورد گردید که در گروههای اول، سوم و چهارم تابع خطی و در گروه دوم تابع نیمهلگاریتمی به عنوان بهترین تابع تشخیص داده شد. تحلیل توابع نشان میدهد که زارعین در قیمتهای پائین، نسیت به تغییر قیمت عکسالعمل نشان نداده و استفاده از ابزار قیمتی برای کاهش مصرف آب به تنهایی کافی نیست و استفاده از راههای دیگر توصیه میگردد.
کلمات کلیدی: بهینه، برنامه ریزی خطی، کازرون، تقاضا، آب.
این مقاله در هشتمین کنگره بین المللی انجمن زراعت اروپا(European Soicety for Agronomy)
که در کوپنهاگ دانمارک در ۱۱-2004July ۱۵ برگزار شد در کتاب چکیده مقالات
(Book of Proceeding) صفحه ۵۳۷-۵۳۸ به چاپ رسیده است.
Comparison at three types of wheat (spring, intermediate, winter) in laboratory and standard condition
1-Saeed Moghiseh , 2-Dr Ahmad Towbeh
Univ.Tehran, college.Agriculture, Dep,Agriculture Economic,
Email: smoghissi@yahoo.com
Faculty member of Mohaghegheh Ardebili university
Abstract
To study the effect of laboratory and standard germination on characteristics three types winter(Sabalan , Sardari) , spring(Bayat , Moghan1) , intermediate(Bezostaia , Alborz) wheat. Twenty five seeds of each cultivar were placed in a strile Petri-dish. Analyzing has been preformed in a randomized complete blocks design, in three replication. The results of bioassays indicated that length of radical, length of first leaf and length of coleoptile in winter types were more than other types. But length of total leaves and shoots dry weight of winter types more than other types. Therefore, characteristics selected above to classify winter an intermediate types was better than spring types.
Introduction and review the references:
Production and survival of plants depends largely on their adaptation to perimeter factors. Present crops, as alleged, were originally wild plants which under went gradual changes as a result of farming operation. One specific case which deserves to be investigated more than usual are that winter, spring, intermediate (semi-winter and semi-spring) types with their different cultivars of wheat. We can provide the background to grow and develop them further by identifying them. In this trial, the said types were shown to be under desirable and normal controlled as control for 21% of intermediate growth type and 64% of winter growth type. Survey of Roostaee and that made by our friends and colleagues (1999) indicated that Sardari and Sabalan cultivars with their coleoptile length, root length, caulicle length and more weight of shoot can influence their adaptation to dry farming conditions of cold and moderate regions. Sadeghzadeh, et (1999) have shown that there is a significant difference between the lengths of coleoptile among the types of wheat.
Materials and methods:
This test was preformed by selecting three types of wheats , two cultivars of each type consisting of Sardari and Sabalan cultivars for winter type, semi-winter Bezostaya and semi-spring Alborz for intermediate type and Bayat and Moghan1 cultivars for spring type with cultivation in Petri –dish in laboratory in the form of randomized complete blocks design with three repetitions. Twenty five grains of uniform seed of every cultivar were grown in sterile Petri-dish so that the production of several trial leaves continues and any contamination would be prevented. This measurement was made by using standard method. After complete recovery of data, analysis of variance and means comparisons were conducted by using respectively MSTATC method and Duncan`s test for six cultivars.
Results and discussion:
As a result, winter type and intermediate type were located in same group for 8 characters among studied 14 characters but spring type and winter type were located in same group. But spring cultivars only for studied 4 characters with winter cultivars were located in same group. Bezostaya semi-winter cultivar (intermediate type) was located a same group for 10 characters with winter type and for 6 characters with spring type. Therefore Bezostaya semi-winter cultivar (intermediate type) and winter cultivars show same reflection in many characteristic. But semi-spring cultivar (Alborz) located in a same group with spring type for 10 characters and also with winter type for 6 characters .The result was that totally, the intermediate type generally responded to spring type for the sake of many characters it had while if the cultivars of intermediate types is considered, semi-winter cultivars have a large number of common with that of winter cultivars and semi-winter cultivars. It is necessary to compare the semi-winter and semi-spring cultivars, intermediate type because they have common responses and with other types so that the areas under cultivation should become fitted particularly they have two cultivation periods of time such as those of winter and spring.
References:
1- Rostaee MO (1999). Study different growth of wheat types in cold and temperate regions of
2- Rostaee MO (1999).Study morphologic types of wheat in order to improvement of wheat genetic bases in dry farming. . Proceedings of the 5th Iranian crop sciences congress, 114
3- Amiri AR (1999).Effect of coleoptile length and nodule in carry of cold and dry of dry farming wheat. . Proceedings of the 5th Iranian crop sciences congress, 265
4- Sdeghzadeh SA (1999).Study yield of wheat lines with different growth type in pure and mix media and dry farming situation. . Proceedings of the 5th Iranian crop sciences congress, 507