سالی دیگر نیز رو به اتمام است. یک سال با تمام سفیدی ها، سیاهی ها و روزهای خاکستری اش طی شد. لحظه ها به سرعت گذشتند و ما را به انتهای سال رساندند. سالی که برای همه ما روزهای خوب و تلخی به همراه داشت. برای بنده یکی از مهمترین و بهترین وقایع سال 85 آشنایی و دیدار حضوری با دوستان وبلاگ نویسی بود که پیشتر از آن در دنیای مجازی با آنها در ارتباط بودم. دوستان خوبی همچون آقایان محمد درویش،رادمان رادمنش، هومن روانبخش، حمیدرضا عباسی، سید امین فانی، یاسر سلیمانی، بهروز دولت پرست، مجید فنایی، جلال عباسیان، محسن رفیعی ، محمدباقر پارسا، ولی ا... مهدیزاده، حمیدرضا فهیم، علی درویش زاده، هومن جیا، مهدی نامدار، اعتصام سیادت، محمدتقی عبادی، عباس بابایی، محمد آروین، پرهام جبارزاده، جواد رزمی، امیر انتصاری وخانم ها رزا بداغی، زینب اقبالی، نصیب محمدامینی، هانیه حاتمیان، مریم خوشنامی، فاطمه شکاری، سعیده شیخ رضایی و دوستان دیگری که متاسفانه در خاطر این حقیر نیست. که امید آن دارم این دوستی ها و همکاری ها در سال جدید نیز تداوم داشته باشد. در پایان ضمن تبریک سال جدید از خداوند منان برای تمامی ایرانیان عزیز در اقصی نقاط دهکده جهانی آرزوی توفیق، عزت، افتخار، سربلندی، سرافرازی، پیروزی و کامیابی را دارم و امیدوارم سال 1386 سال رسیدن به آرمانها و آرزوهایشان باشد. یا علی
وقتی عنوان می شه کشاورزی محور توسعه است واقعاً محور توسعه است. یعنی هم اهمیت داره هم الویت. اما متاسفانه توجهی نمی شه. توجه و اولویت دادن به صنعت در کشوری که ظرفیت توسعه صنعتی در حد رقابت با بازار جهانی را ندارد کار نادرستی است. وقتی موج صنعتی کشور چین کشورهای زیادی را تحت الشعاع قرار می دهد و قیمت را به حدی پایین می آورد که تولید کنندگان صنعتی تعطیلی واحدهای خود را بر ادامه تولید، ترجیح می دهند، دیگر کشور ما چه حرفی در دنیای صنعت دارد. شاید کشور چین در تولیدات صنعتی گوی سبقت را از دیگران برباید، اما مطمئناً نمی تواند در تولیدات کشاورزی عرصه را بر دیگران تنگ کند. چراکه اگر از عهده سیر کردن بیش از یک میلیارد جمعیت خود برآید کار بسیار مهمی انجام داده است. این قضیه برای اکثر کشورها مصداق پیدا می کند. کشور ایران با توجه استعدادهای فراوان بالقوه و بالفعل در کشاورزی و تنوع آب و هوایی می تواند در عرصه کشاورزی حرفی برای گفتن داشته باشد. به شرطی که از موقعیت ها و شرایط به نحو احسن استفاده شود و مدیریت صحیحی اعمال گردد. البته این بدان معنی نیست که باید صنعت را به کلی کنار گذاشت. باید به صنعت نیز بها داد و در پی دستیابی به پیشرفت های صنعتی بود. اما نباید کشاورزی و منابع طبیعی کشور را زیر چرخ دنده های صنعت له کرد.
تا حال از خود پرسیده اید که حس بینایی شما مهمتر است یا شنوایی؟ .... چشمان خود را برای چند ثانیه ببندید. سپس احساس کنید چیزی نمی شنوید. به نظرتان کدام مهمتر است؟ شاید در نگاه اول همگی حس بینایی را مهمتر از شنوایی تصور کنید. چرا که دیدن جهان و احساسی که از دیدن زیبایی ها و زشتی ها به انسان دست می دهد شاید چندین برابر یک صدای زیبا یا ناهنچار باشد. اما نگاه خود را عمیق تر کنید و از زاویه دیگری به مسئله بنگرید. بدون شک حس شنوایی بسیار مهمتر و ارجح تر از حس بینایی است. تاریخ نشان داده انسان های شنوا موفق تر از انسان های بینا بوده اند. شاهد این قضیه وجود دانشمندان نابینایی است که از حس شنوایی خود کمال استفاده را برده اند. خداوند متعال نیز صفات خود را در قرآن با اولویت شنوایی بر بینایی عنوان می کند و می فرماید سمیع بصیر (شنوای بینا). اما از همه مهمتر استفاده صحیح از همه حس هاست که خود شکر و سپاسگزاری بزرگی از آفرینده دانا و تواناست.
چند روزی از برگزاری آزمون سیره نبوی (ص) توسط وزارت آموزش و پرورش می گذرد. آزمونی که نه تنها ترویج و تبلیغی از سیره پیامبر گرامی اسلام (ص) نبود، بلکه خواسته یا ناخواسته با طرح سوالاتی به مقام شامخ آن بزرگوار اهانت های صریحی صورت گرفت. سوالاتی که از باب شرعی، عقلی و تاریخی نه تنها بسیار ضعیف می باشد بلکه با نگرش توهین آمیزی نگاشته شده است. مع الاسف با عنایت به اینکه سوالات مطروحه از کتابی در باب سیره نبوی (ص) متخذ شده، مشخص است هیچ نظارتی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر چاپ آن نشده و در مرحله بعد هیچ نظارتی از سوی وزارت آموزش و پرورش در طرح سوالات آزمون سیره نبوی (ص) فرهنگیان صورت نگرفته است. مطمئناً بازخواست، عذرخواهی و برکناری خاطی یان مجازات هم ترازی در برابر هتک حرمت نبوی (ص) نخواهد بود. مسئله مهم بعد از وقوع این حادثه تلخ، سکوت شرم آور مراکز مذهبی، اجتماعی و سیاسی است. نه صدایی آنگونه که شایسته است بلند می شود و نوشته درخوری نگاشته می شود. در اعتراض به این اهانت جوهرها خشکیده و صداها یخ زده و سکوتی شرم آور جامعه را فراگرفته است.
امروز به مناسبت روز مهندسی جشنواره ای با همت سازمان های نظام مهندسی ساختمان، کشاورزی، معدن، وزارت مسکن، تشکلهای مهندسی، صنفی، حرفه ای و سازمان بسیج دانشجویی در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد. متاسفانه بی نظمی های حاکم بر جامعه نیز دست از مهندسین گرامی بر نداشت و با وجود اعلام ساعت 3 بعد از ظهر جهت شروع مراسم، جامعه مهندسی نزدیک یک ساعت پشت درهای بسته تالار وزارت کشور ایستادند. تا اینکه آقای مهندس سعیدی کیا (وزیر مسکن و شهرسازی) از راه رسید و با وجود اینکه مامورین در را برای ایشان باز کردند، اما آقای وزیر شرط ورود خود را ورود تمامی مهندسین اعلام کرد و جلوی در ورودی ایستاد تا همگی وارد شوند، این هم از جوانمردی آقای وزیر. برخلاف نام همایش و معنی و مفهوم مهندسی برنامه نظم خاصی نداشت و جلسه با یک ساعت و نیم تاخیر آغاز شد. افراد زیادی از مسئولین و مدیران کشور از جمله آقای احمدی نژاد، آیت الله عالمی نماینده ولی فقیه در وزارت جهادکشاورزی، آقای طهماسبی وزیر صنایع ، آقای سعیدی کیا وزیر مسکن، روسای سازمانهای نظام مهندسی ساختمان و معدن، آقای مهندس موحدیان رئیس سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی و حتی آقایان صفارهرندی وزیر ارشاد، پور محمدی وزیر کشور و چمران رئیس شورای شهر تهران حضور داشتند ولی متاسفانه با توجه به موضوعیت جلسه و حضور مهندسین کشاورزی خبری از آقای اسکندری وزیر کشاورزی نبود. جلسه پرباری بود ماشاءالله همه آقایونی که نام بردم بعلاوه یکی دو نفر دیگه همه پشت تریبون رفتند و به طور میانگین هر کدام 20 دقیقه صحبت کردند ! جالبه بدونید صفارهرندی یا بهتر بگم مهندس صفارهرندی وزیر ارشاد به این خاطر در جلسه حاضر شد که خودش مهندس راه و ساختمانه. در هر حال جای بسی امیدواری است که رفته رفته مهندسی و نظام مهندسی جایگاه خود را یافته و امور با نگرش و رویکردی نظامند در چهارچوب نظام حرفه ای در حال پایه ریزی و شکل گیری است.
وقتی استعفای خود را در اردیبهشت سال جاری تقدیم مدیرعامل وقت شرکت سهامی خاص توسعه کشت دانه های روغنی کردم ، افسوس می خوردم که چه بر سر شرکتی با بیش از 46 سال سابقه در توسعه کشت دانه های روغنی آورده اند. کوله باری از تجربه ها و یافته ها، پشت غبار کم لطفی ها و رقابتها از درون و برون شرکت، رو به فراموشی می رود. تا جایی که مقام عالی وزارت کشاورزی دستور واگذاری خرید دانه های روغنی را به سازمان تعاون روستایی می دهد. فاجعه ایی بس بزرگ و قطع شاهرگ اقتصادی شرکتی با بیش از 16 نمایندگی و 500 کارشناس در سراسر کشور! حال بعد از گذشت چند ماه این ادغام و واگذاری ها همچنان ادامه دارد و دستور ادغام ادارات کل منابع طبیعی با وزارت کشاورزی نیز صادر می شود. چه بر سر کشاورزی و منابع طبیعی کشور می آید؟ عدم استقلال سازمان ها، بخش ها و ادارات کل با چه هدفی دنبال می شود؟ با عنایت به تاکید مقامات ارشد نظام و ابلاغ اصل 44 قانون اساسی و تاکید بر کوچک شدن دولت و واگذاری امور به بخش خصوصی، چرا همچنان دستگاه ها به دنبال افزایش حیطه اجرایی خود هستند؟ آنچه مسلم و مبرهن است افزایش حیطه اجرایی و نظارتی هر چند در ظاهر از باب اقتصادی، سیاستی کم هزینه است، اما مطمئناً بدلیل اطاله وقت، گستردگی کار و عدم نظارت کامل بر امور نهایتاً بار مالی فراوانی را به همراه خواهد داشت.