مدتی تابلوها و بیلبوردهای تبلیغاتی به شعار " ایرانی ایرانی بخر" مزین شده است و تبیلغات گسترده ای از رسانه های عمومی در این باب صورت می گیرد. شعار ایرانی ایرانی بخر ظاهراً بسیار زیبا و نشانه ایجاد بستری مناسب برای رشد تولیدات داخلی و تاکید بر حمایت از تولیدکننده داخلی است. هر چند این حرکت فرهنگی بسیار پسندیده و نیکوست اما آیا فقط با تبلیغ می توان ایرانی را متمایل و یا حتی مجبور به خرید کالای ایرانی کرد. در جامعه ما هنوز تولیدات داخلی از بازار پسندی مناسبی برخوردار نیستند. زمانی فردی را می توان راغب به خرید کالا داخلی نمود که مطلوبیت بیشتری نسبت به کالای خارجی عاید فرد شود. این مطلوبیت بستگی به قیمت ، کارآیی ، کیفیت، کمیت و ... هر کالا دارد که از علل انتخاب یک کالا می باشد. اما چرا ایرانی ایرانی نمی خرد؟ برای پاسخ به این پرسش بهتر است به جامعه ای که در آن زندگی می کنیم نگاهی بیاندازیم. از دو بعد می شود موضوع را بررسی کرد اولین بعد مربوط به تولید کننده داخلی است. یقیناً از مهمترین مسائلی که تولیدکننده را وادار به تولید می کند مسئله اقتصادی و سودآوری است. اگر تولید کننده احساس رضایت مالی از تولید خود کند به امر تولید ادامه خواهد داد و در صورتی که مصرف کننده نیز احساس مطلوبیت از مصرف کالا کرد آن کالا را خریداری می نماید. در نتیجه یک رابطه منطقی و معقول در چارچوب عرضه و تقاضا ایجاد می گردد. اما مسائل و معضلاتی در این بین بوجود می آید، نظیر وجود بازار انحصاری یعنی زمانی که فقط یک تولیدکننده برای یک کالای بخصوص وجود دارد و مصرف کنندگان مجبور به خرید از همان تولیدکننده خواهند بود. در این حالت تولیدکننده به هر قیمت و با هر کیفیتی می تواند کالا را عرضه نماید و مصرف کننده که به آن کالا احتیاج دارد مجبور است آن کالا را به هر شکل خریداری نماید (نظیر خودرو در داخل کشور). دو راهکاری که می توان برای رفع معضل افزایش قیمت و کاهش کیفیت کالاهای انحصاری به آن اشاره کرد یکی استفاده از ابزارهای حمایتی توسط دولت جهت حمایت از مصرف کنندگان نظیر واردات همان کالا و یا کالاهای مشابه است و دیگری ایجاد بستری برای گسترش فرهنگ انصاف و تعهد در بازار. اگر تولیدکننده انصاف را ملاک خود قرار دهد و از غش در معامله و بی تعهدی در تولید بپرهیزد مطمئناً تاحدود زیادی این معضل برطرف میگردد. در بازار رقابتی با حضور چند تولیدکننده به دلیل رقابت جهت فروش کالا تولیدکنندگان وادار به افزایش کیفیت و کاهش قیمت می شوند تا مصرف کنندگان را به سمت خرید کالای خود متمایل سازند. متاسفانه در برخی اوقات ناظر این هستیم که پس از تصاحب بازار توسط یک تولیدکننده و جذب مشتری به مرور کاهش کیفیت و افزایش قیمت بوجود خواهد آمد که خود عامل مهمی در عدم تمایل به ادامه خرید توسط مصرف کنندگان خواهد بود. اما در بعد دیگر باید به نقش دولت در خرید جنس ایرانی توسط ایرانی تاکید کرد. دولت است که با حمایت از تولیدکننده داخلی با ابزارها و سیاست های مختلف موجب ارتقاء کیفیت و کمیت کالای داخلی می شود که در نتیجه مصرف کننده را به سوی مصرف کالای داخلی راغب می نماید. عدم خرید کالای داخلی تا حدود زیادی به سیاستهای اجرایی حاکم بر بازار بستگی دارد. سیاست ها و روش های غلطی که گاهاً منجر به شکست تولیدکنندگان داخلی می گردد. به طور مثال وارادات کفش و پارچه های چینی با قیمتی بسیار پایین تر و کیفیتی پایین تر از تولید داخلی که بعضاً قیمت فروش آنها در داخل از هزینه تولید داخلی آن کالا به مراتب پایین تر است. و یا تعرفه ناچیز برای واردات برخی محصولات کشاورزی نظیر مرکبات، برنج و ... که با قیمتی پایین تر از تولید داخلی در بازار داخل به فروش می رسد و نمونه های دیگری از این نوع که در صنعت، کشاورزی و سایر بخش ها موجب شکست اقتصادی تولیدکنندگان داخلی می شود. پس باید ابتدا یک ایرانی چه بعنوان مسئول و چه بعنوان تولیدکننده اخلاق و منش و اصالت ایرانی را داشته باشد و با رعایت انصاف و تعهد در امر تولید مصرف کنندگان را به سمت مصرف کالای داخلی سوق دهد. با این وصف می شود امیدوار بود که ایرانی، ایرانی بخرد.
در میان اس ام اس های ارسالی و دریافتی که منبع درآمدی خوبی برای دولت شده است بعضی وقت ها نکات خوب و ارزنده ای پیدا می شود که خواندنش خالی از لطف نیست . مثل این اس ام اسی که چند روز پیش دریافت کردم : هرگاه خدا تو را به لبه پرتگاه برد به او اعتماد کن. زیرا یا تو را از پشت می گیرد و یا به تو پرواز کردن را خواهد آموخت.